(ویدئو) عملیات نجات دختر شش ساله با خرسهایش از محاصره روسیه
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۹۸۷۹۲
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی عملیات نجات دختر شش ساله با خرسهایش از محاصره روسیه
فرارو- نظامیان اوکراین این هفته یک ماموریت خطرناک را در شهر باهموت انجام دادند تا دختر شش سالهای را که از مادر باردارش جدا شده بود، نجات دهند.
به گزارش فرارو، آرینا با پدربزرگ و مادربزرگش در یک ساختمان آپارتمانی فرسوده در باهموت زندگی میکند که توسط نیروهای روسی در درگیریهای شدید تخریب شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از عبور از برف برای رسیدن به آرینا، با طنین انداز آتش توپخانه در دوردست، پاولو دیاچنکو و دو همکارش آرینا را به شهر نزدیک اسلوویانسک بردند تا به مادرش هالینا دانیلچنکو بپیوندند.
آرینا درحالی که دو خرس عروسکی را در آغوش گرفته بود، به مادرش گفت که یک گلوله در حیاط ما منفجر شد!
هالینا ۲۴ ساله که هشت ماهه باردار است، گفت: شنیدم که یک گلوله در حیاط خانه منفجر شده است، به همین دلیل بسیار نگران شدم.
آنها از جمله میلیونها نفری هستند که از زمان حمله روسیه در ۲۴ فوریه سال گذشته، آواره شده اند.
دیاچنکو گفت که هنوز حدود ۲۰۰ کودک در باهموت زندگی میکنند.
این شهر قبل از جنگ محل سکونت حدود ۷۰۰۰۰ نفر بود، اما مقامات میگویند اکنون تنها چند هزار نفر از ساکنان این شهر باقی مانده اند.
هالینا مادر آرینا گفت: ما با خانوادههایی که هنوز آنجا هستند ملاقات میکنیم و با آنها صحبت میکنیم و سعی میکنیم آنها را متقاعد کنیم که با تخلیه آنها موافقت کنند، چه همه خانواده یا بچه ها، زیرا کودکان باید در محیطی آرام زندگی کنند.
او مجبور شد آرینا را به آرامی ترغیب کند تا باهموت را ترک کند و با آرامش خطرات ماندن را توضیح دهد.
دیاچنکو پس از یافتن این دختر در باهموت از او پرسید: آیا بچههای دیگری هستند که با آنها بازی کنی؟ او پاسخ داد: نه و شروع به گریه کرد.
یک نظامی دیگر گفت: قرار است در جای امنی باشی، میفهمی؟ یا آنها اینجا زیاد شلیک میکنند و گلوله باران میکنند؟ آرینا در جواب سرش را تکان داد.
سپس یکی از نظامیان کلاه ایمنی نارنجی روشنی را روی سر او گذاشت و توضیح داد: این برای زمانی است که بیرون میرویم تا چیزی به سر شما نخورد. آنها با صدای گلوله باران ساختمان را ترک کردند، سوار یک ون منتظر شدند و به سلامت رفتند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: جنگ اوکراین باهموت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۹۸۷۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکم اعدام آقای کارگردان شکسته شد
حکم اعدام کارگردان و تهیه کننده سینما، به اتهام آزار و اذیت چهار دختر دانشآموز در حالی از سوی قضات دیوان عالی کشور شکسته شد که وی بزودی در شعبه همعرض دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش مشرق، تابستان سال ۱۴۰۱ دختر نوجوانی به نام سارا به همراه مادرش به پلیس آگاهی رفت و از یک کارگردان به اتهام آزار و اذیت شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: از دوران کودکی به بازیگری علاقهمند بودم و وقتی ۱۵ ساله شدم با موافقت خانوادهام در یک آموزشگاه بازیگری ثبتنام کردم. بعد از چند هفته یکی از مربیهای آنجا به نام فریبا، من را با آقای کارگردانی آشنا کرد.
فریبا مدعی بود آقای کارگردان علاوه بر ارتباطات خوبی که در سینما دارد دارای یک قدرت ماورایی است و به دلیل ارتباط با ماورا میتواند روح بازیگر را که لازمه موفقیت در کار است از بدیها و گناهها پاک کند. این اظهارات آنقدر در من تأثیر گذاشت که پذیرفتم برای موفقیت در کارم به اتفاق فریبا به خانه آن کارگردان برویم. آن روز دقایقی بعد از ورودمان به خانه وی خانم مربی ما را به بهانهای تنها گذاشت. آن مرد شیاد به من گفت روح پاکی دارم اما میتواند به من قدرت ماورایی دهد. بعد هم با این بهانه به من نزدیک شد و بدون توجه به التماسهایم من را مورد آزار و اذیت قرار داد، او گفت نباید درباره این کار با کسی صحبت کنم. آن شب وقتی به خانه برگشتم حالم خیلی بد بود و موضوع را به مادرم گفتم.
در حالی که مأموران در حال بررسی و تحقیق از کارگردان ۵۰ ساله بودند دختر ۱۶ سالهای به نام مریم نیز با شکایتی مشابه به پلیس آگاهی آمد.
مریم هم در تشریح شکایتش همان اظهارات دختر قبلی را مطرح کرد.
در ادامه دو شکایت مشابه دیگر نیز به مأموران اعلام شد و با جمعبندی مأموران مشخص شد که آقای کارگردان با همدستی مربی آموزشگاه با دسیسه قبلی دختران نوجوان را فریب میدهند.
به این ترتیب متهم اصلی در خانه ویلاییاش در شمال تهران ردیابی و بازداشت و در پی آن فریبا ۴۰ ساله نیز دستگیر شد.
هر دو متهم در بازجوییها منکر فریب و آزار و اذیت ۴ دختر دانشآموز شدند. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۶ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در جلسه تحقیق از دو متهم که با حضور شاکیها برگزار شد هر ۴ دختر دانشآموز یک به یک جزئیات ماجرا را برای قضات شرح دادند و مدعی شدند که این دو متهم دختران دیگری را هم مورد آزار قرار دادهاند اما آنها به خاطر ترس و نگرانی از بابت آبروریزی شکایت نکردهاند.
سپس فریبا به قضات گفت: من اتهام اغفال و معاونت در آزار و اذیت را قبول ندارم چرا که خودم هم قربانی آزار و اذیت این کارگردان شدهام.
پس از جلسه تحقیق، دو متهم پشت درهای بسته و غیرعلنی محاکمه شدند و قضات پس از بررسی مدارک و شواهد کارگردان را به اعدام و فریبا را به حبس محکوم کردند.
اعتراض به حکم
با اعلام این حکم دو متهم اعتراض کردند و پرونده برای بررسی بیشتر به دیوان عالی کشور رفت. قضات دیوان نیز پس از بررسی پرونده حکم اعدام این کارگردان را شکستند و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند. به این ترتیب پرونده به شعبه همعرض فرستاده شد تا کارگردان و مربی آموزشگاه بار دیگر محاکمه شوند.
منبع: روزنامه ایران